
من دو پدر داشتم،یکی پولدار و دیگری بی پول.اولی تحصیلکرده و باهوش بود،او مدرک دکتری داشت و دوره ی چهار ساله ی دانشگاه را در کمتر از دو سال به پایان رسانده بود.پدر دیگرم،حتی کلاس هشتم ابتدایی را تمام نکرده بود.هر دوی آنها،در حرفه هایشان موفق بودند و تمام عمرشان را به سختی کار کرده بودند.هر دو درآمد قابل توجهی داشتند.با این وجود یکی از آنها تمام عمر از نظر مالی تقلا می کرد.دیگری یکی از ثروتمند ترین مردان هاوایی بود.یکی وقتی مرد،ده ها میلیون دلار برای خانواده اش،سازمانها ی خیریه و کلیسایش به جا گذاشت حال آنکه دیگری پس از مرگش مقروض بود.